گزیده کتاب

گزیده هایی از کتاب ها یا اندیشه ها Gozidehk@

گزیده کتاب

گزیده هایی از کتاب ها یا اندیشه ها Gozidehk@

گیرنده شناخته نشد / کاترین کرسمن تیلور

شنبه, ۲۱ فروردين ۱۴۰۰، ۰۱:۲۴ ب.ظ

مارتین، اصلا از دست تو ناراحت نیست. وقتی مثل او جوان باشی، این جور قضایا به سرعت فراموش می شود. بعد از چند سال فقط خاطره ای از آن زخم می ماند. قطعا هیچ کدامتان مقصر نبودید. این جور اتفاق ها مثل توفان است. در یک لحظه خیس آب می شوی و از پا می افتی و هیچ کاری هم از دستت برنمی آید. اما لحظه ای بعد آفتاب درمی آید و، با این که هیچ چیز را فراموش نکرده ای، تنها چیزی که باقی می ماند محبت است، نه غم و غصه.

  •  

واقعا ما عمرمان را با این کارها هدر نمی دهیم؟ با نقشه های هر روزه برای پول در آوردن و بعد هم پز دادن به پولی که داریم؟ من مدام خودم را سرزنش می کنم، اما باز روز از نو، روزی از نو. همه مان سر و ته یک کرباسیم. همه مان خودخواه و ریا کاریم، چون برای جلو زدن از بقیه آدم های خودخواه و ریاکار لازم است این طور باشیم. اگر من تابلو مزخرفم را به خانم فلشمن نفروشم، یک نفر دیگر بدترش را می فروشد. چاره ای نداریم، باید تن بدهیم.
اما وادی دیگری هست که همیشه می توانیم احساسات صادقانه را در آن تجربه کنیم - محضر دوست. آنجا که خودپسندی های حقیرمان را دور می ریزیم و صمیمیت و تفاهم را حس می کنیم؛ همان جا که خودخواهی های حقیر غیر ممکنند و شراب و کتاب و کلام معنای دیگری به زندگی ما می دهند. به این ترتیب چیزی ساخته ایم که هیچ دروغی به آن راه ندارد. آن جا در آرامش کاملیم.

  •  

شروع کرده اند به قتل و غارت، و همین طور آزار و اذیت یهودی ها. اما شاید این ها مهم نباشد، چون هر نهضت بزرگی که به جوشش می آید، لایه نازکی از کف هم رویش جمع می شود. دوست عزیز، به نظر من همه چیز در غلیان است، واقعا در غلیان است. مردم همه جا به جنب و جوش افتاده اند. این را در کوچه و بازار حس می کنی. ناامیدی مثل لباسی کهنه به گوشه ای پرتاب شده. مردم دیگر خودشان را در ردای شرم نمی پیچند. دوباره امیدوار شده اند. شاید این فقر بالاخره به پایان برسد. اتفاقی در راه است، اتفاقی که نمی دانم چیست. بالاخره رهبری پیدا شده! اما با احتیاط از خودم می پرسم این رهبر ما را به کجا خواهد برد؟ از بین رفتن ناامیدی خیلی وقت ها منجر می شود به قدم گذاشتن در راه های جنون آمیز .

  •  

تو فقط قوم خودت را می بینی که به دردسر افتاده اند. نمی بینی که عده کمی باید سختی بکشند تا میلیون ها نفر سعادتمند شوند. تو خود را قبل از هر چیز یک یهودی می دانی و دلت برای قومت می سوزد. من که این طور می فهمم. این خاصیت یهودی هاست. آه و ناله می کنید، اما شجاعت مبارزه را ندارید. دلیل این که نسل کشی اتفاق می افتد همین است. آه، ماکس. می دانم حقیقت برایت دردناک است، اما باید آن را بپذیری. هستند جنبش هایی به مراتب بزرگ تر از انسان هایی که آن ها را می سازند. من هم حالا بخشی از چنین جنبشی هستم.

  •  

آزادیخواه یعنی کسی که اعتقاد ندارد باید کاری کرد. مدام از حقوق انسان حرف می زند، ولى فقط حرف. دائم درباره آزادی بیان قیل و قال به پا می کند و آن وقت این آزادی بیان چی هست؟ این که آزاد باشد هیکل مبارکش را تکان ندهد و بگوید هر کس هر کاری می کند غلط است. عاطل و باطل تر از چنین آدم آزادیخواهی داریم؟ من او را خوب می شناسم، چون خودم زمانی یکی از همین آزادیخواهان بودم. او به حکومت ضعیف ایراد می گیرد که چرا کاری نمی کند. اما همین که یک مرد قدرتمند ظهور می کند و شروع می کند به تغییر دادن شرایط، آدم آزادیخواه تو کجاست؟ درست مقابل او. از نظر این آزادیخواهان، هر تغییری اشتباه است. او اسم این را می گذارد "دید وسیع"، اما در واقع چیزی نیست جز ترس از عمل کردن.

  •  

فکر نکن موج دارد من را می برد. زندگی بی مصرفی را که فقط حرف بود و هیچ دستاوردی نداشت، رها می کنم. به این جنبش عظیم نوین تکیه می کنم، عمل می کنم، پس هستم. در برابر عمل، حرفی برای گفتن ندارم. من درباره نتیجه اعمالمان سؤالی نمی کنم. لزومی ندارد. می دانم که این اعمال درست است، چون ضروری است. آدم هایی که این قدر شور و اشتیاق دارند ممکن نیست به راه های خطا کشیده شوند.
تو می گویی ما کسانی را که افکار آزادی خواهانه دارند شکنجه می کنیم و کتابخانه ها را ویران. دست از این احساساتی گری کپک زده ات بردار. آیا جراح از خیر غده سرطانی می گذرد، به این دلیل که برای درآوردنش باید شکم بیمار را پاره کند؟ ما بی رحمیم. معلوم است که بی رحمیم. هر تولدی با درد همراه است، و نیز تولد دوباره ما.

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی